توسعه روستایی، از برنامه های توسعه هر كشور به شمار میرود كه برای دگرگونسازی ساخت اقتصادی- اجتماعی جامعه روستایی به كار میرود. این برنامه ها توسط دولت و كارگزاران آن، در مناطق روستایی به اجرا در میآیند. دولتها برای دستیابی به این اهداف از ابزارهای مختلف و متفاوتی استفاده می كنند كه این موضوع در مورد دولت ایران نیز مصداق دارد.
در ایران دولت به منظور دستیابی به توسعه روستایی از ابزارهای مختلف استفاده كرده و اقدامات متعددی را به مرحله اجرا درآورده است. از جمله این اقدامات پس از انقلاب میتوان تشکیل نهادهایی همچون جهاد سازندگی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی را نام برد. هدف از ایجاد این نهادها عمران، آبادانی مناطق عقب مانده از توسعه و کمک به اقشار محروم جامعه علیالخصوص نقاط روستایی فاقد امکانات بود.
با توجه به اهمیت موضوع در این پایان نامه تلاش بر این است تا موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت راهکارهای مناسب جهت تقویت و توانمندسازی این قشر از جامعه ارائه گردد. این پژوهش در قالب پنج فصل سازمان یافته است که:
در فصل اول؛ چارچوب پژوهش همراه با طرح مساله، ضرورت و اهداف پژوهش، فرضیات پژوهش و برخی از تجربیات گذشته در قالب پیشینه پژوهش بیان گردیده است.
در فصل دوم؛ مباحث نظری پژوهش پیرامون موضوع تحقیق در قالب نظریات و دیدگاه ها مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم؛ متدولوژی و روشهای مورد استفاده در پژوهش و همچنین منطقه مطالعاتی از جنبه های طبیعی و انسانی مورد بررسی قرار گرفته و چشمانداز وضع موجود ترسیم و بیان گردیده است.
در فصل چهارم؛ به تجزیه و تحلیل موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد پرداخته شده و در ادامه فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفته شده است.
در فصل پنجم؛ در نهایت جمعبندی، نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه میگردد.
1-1- طرح و بیان مسئله تحقیق
سالیان متمادی در پیادهسازی مدلهای گوناگون رشد و توسعه وقت صرف شده و ناكامیهای بسیاری در این امر اتّفاق افتاده است. سهم عدم بهرهمندی جوامع روستایی از رشد و توسعه در این جریان، شاید بیش از سایر اقشار است. شرایط محیطی و انسانی حاكم بر روستاها به گونهای است كه آنان را در انزوا قرار داده و باعث شده از فعالیتهای مربوط به توسعه بهرهی كمتری ببرند. مهمترین نمود این امر در نبود اشتغال، ناپایداری و عدم تنوع شغلی در روستاها است كه مهاجرت به خارج روستاییان را درپی دارد (طاهرخانی،1381: 50 و فلیحی،1379: 203). اما در این میان، برنامههای جدید توسعه، الگوی نوینی از توسعه روستایی را معرفی مینماید که مبتنی بر اصل توانمندسازی روستاییان میباشد. توانمندسازی از مؤلفههای جدید توسعه و در کانون مفاهیم جدید توسعه و تقویت راهبردهای فقرزدایی به ویژه در مناطق روستایی قرار دارد.
در ایران به منظور مبارزه با فقر و نابرابریهای درآمدی، توانمندسازی اقشار جامعه روستایی، سازمانها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده
خرید اینترنتی فایل متن کامل :
است. یکی از این نهادهای عمده، کمیته امداد امام خمینی(ره) میباشد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با هدف شناخت محرومیتهای مادی و معنوی افراد جامعه، طبقات محروم و حمایت از آنان به منظور فقرزدایی از طریق ایجاد برنامههای ارائه خدمات مالی، بهداشتی، آموزشی و خودکفایی به نیازمندان تشکیل شده است (اسلامی و حجازی، 1390: 277-276). این نهاد، در طی بیش از سه دهه فعالیت، خدمات ارزندهای را به محرومترین اقشار جامعه در اقصی نقاط کشور ارائه کرده است. استفاده از منابع، ظرفیتها و توانمندیهای مردمی برای دستگیری و حمایت از نیازمندان و خودکفایی و توانمندسازی ایشان، از مهمترین ویژگیهای این نهاد میباشد.
توانمندسازی در کمیته امداد سبب ایجاد قابلیت در افراد و گروههای محروم برای مشارکت فعال و آگاهانه در تأمین رفاه فردی و اجتماعی میشود؛ اگر چه برنامه توانمندسازی افراد و جوامع، در قلمرو حمایتهای اجتماعی است، اما با توجه به این که هدف نهایی آن منجر به فقرزدایی میشود، نیازمند شناخت موانع و محدودیتها، طراحی و اجرای برنامههای توانمندسازی است (وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، 1384: 1). پژوهش حاضر با بهره گرفتن از نظریه توانمندسازی به تحلیل فضایی موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی روستاییان منطقه سیستان میپردازد.
2-1- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
همگام با كاهش شدید یا توقف جریان آب ورودی هیرمند به سیستان و كاهش فعالیتهای معیشتی، بخش عمدهای از خانوارهای روستایی سیستان، منابع درآمدی خویش را به طور كامل از دست داده و بر این اساس، بر تعداد فقرا و افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی- امدادی افزوده شده است (ضیاءتوانا و همکاران، 1389: 63). که افزایش تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد در این سالها موید چنین تبعاتی است. با توجه به کمرنگ شدن نقش کشاورزی و عدم پاسخگویی مستمری دریافتی از سوی کمیته امداد، برای جایگزین کردن یا مکمل قرار دادن درآمدزایی در روستا، اشتغالزایی، تحرکبخشی در مناطق روستایی و بالاخره ارتقا سطح زندگی روستاییان تحت پوشش، نیازمند برنامههای توانمندسازی مددجویان است (حیدری مکرر و همکاران، 1391: 3).
با توجه به مطالب مذکور و در نظر داشتن این نکته که با کاهش فعالیتهای کشاورزی مردم ساکن مناطق روستایی سیستان که ناشی از بسته شدن آب رودخانه هیرمند از سوی کشور افغانستان بوده، شاهد افزایش تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد طی سالهای گذشته بودهایم، بر این اساس پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که موانع توانمندسازی خانوارهای روستایی را بررسی کرده و از این رهگذر و با نیم نگاهی به اطلاعات موجود، به تحلیل فضایی محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد منطقه سیستان پرداخته و به معرفی برخی از مشخصههای آن در چارچوب موجود اقدام می شود. سعی بر این است که این تحلیل، موانع و محدودیتهای توانمندسازی این خانوارها را به طور کامل تبیین نماید تا بتوان در برنامه ریزیهای آینده از هرز رفتن نیروها و امکانات و منابع محدود و اندک قابل تخصیص نیز جلوگیری نمود.
[1] Esliter
[جمعه 1400-05-08] [ 03:01:00 ب.ظ ]
|