اثر چند شکلی های ژن GH بر صفات رشد در ماهی سفید دریای خزر -Rutilus kutum- و کپور معمولی -Cyprinus carpio- به روش PCR-SSCP |
ماهی سفید[2] دریای خزر در بین ماهیان استخوانی یکی از گونههای با ارزش و اقتصادی در حوزه جنوبی این دریا میباشد که با توجه به لذیذ بودن، ارزش غذایی بالا و کیفیت عالی گوشت بیش از 50% کل صید این ماهیان را به خود اختصاص میدهد، به طوری که میزان صید آن در سال 1386 بالغ بر 17 هزار تن بود (قاسمی و همکاران 1386). در سه استان همجوار دریای خزر میزان صید ماهی سفید 63/59% از کل صید ماهیان این دریا را در سال 1390 به خود اختصاص داده است (معاونت صید استانهای گلستان، مازندران، گیلان). دو نژاد بهاره و پاییزه ماهی سفید در دریای خزر وجود دارند که نژاد بهاره آن بیش از 98% ذخایر ماهی سفید دریای خزر را تشکیل میدهد. در سالهای اخیر، ذخایر نژاد پاییزه ماهی سفید به علت از بین رفتن بسترهای طبیعی تخم ریزی، صید بی رویه و دیگر عوامل تاثیر گذار کاهش یافته است (قاسمی و همکاران 1386).
ماهی کپور معمولی[3] از خانواده کپور ماهیان[4]، بومی آسیای مرکزی است که طی قرنهای متمادی در نواحی مختلف جهان گسترش پیدا کرده است. دریای خزر زیستگاه مهمی برای کپور معمولی وحشی است که یکی از ماهیان اقتصادی و منبع غذایی مهمی محسوب میشود لذا سهم بزرگی در تقویت منبع این ماهی در دریا دارد (یوسفیان،
خرید اینترنتی فایل متن کامل :
2011). هر چند این گونه به صورت بومی و طبیعی در تمام سواحل دریای خزر وجود دارد و برای تولید مثل وارد مصب رودخانهها میشود، اما در سالهای اخیر به دلیل صید بیش از حد و از بین رفتن محلهای تولید مثل، نسل آن ها کاهش پیدا کرده است به طوری که جزو گونههای نیازمند به حفاظت در منطقه به شمار میرود (قلیچ پور و همکاران 1389).
در حال حاضر، کاهش ذخایر آبزیان در اکثر نقاط دنیا توجه متخصصین را به اعمال روشهای دقیق ازجمله روشهای مولکولی جهت مدیریت ذخایر آبزیان جلب نموده است و شناسایی گونهها و اصلاح نژاد آن ها در برنامههای بهره برداری از ذخایر آبزیان دریایی و آبزی پروری از اهمیت زیادی برخوردار است. علی رغم اهمیت این گونهی با ارزش که در بین ساکنین حوضه جنوبی دریای خزر از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار است، مطالعات اندکی در زمینه ساختار ژنتیکی و جمعیت شناختی آن صورت گرفته است (قاسمی و همکاران 1386).
[8]SSCP روشی بر اساس رابطه بین تحرک الکتروفورزی تک رشته DNA و فرایند تاخوردن آن است که به نوبه خود، نشان دهنده توالی نوکلئوتیدها است. این روش، سریع و انجام آن آسان است. علاوه بر این، از آنجا که حتی تغییرات تک بازی در یک توالی به احتمال زیاد به رونوشتهای مختلف می انجامد، گونههای بسیار نزدیک را حتی با بهره گرفتن از قطعات بسیار کوتاه میتوان با دقت از هم جدا کرد (تلچا، 2009). نرخ شناسایی جهشهای نقطهای SSCP در سیستمهای مختلف 90-80% است که برای شناسایی جهشها روشی کارامد، مناسب و اقتصادی است (اکسین و جینگو، 2011). این روش تا به حال بر روی این ماهیها انجام نشده است. به علاوه هنوز اساس مکانیزم ژنتیکی صفات مختلف در این گونه مشخص نشده است (اکسو و همکاران، 2012).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-08] [ 01:08:00 ب.ظ ]
|